معنی سیما، چهره، طرح صورت، ریخت، ترکیب، خصوصیات نمایان کردن، بطوربرجسته نشان دادن, معنی سیما، چهره، طرح صورت، ریخت، ترکیب، خصوصیات نمایان کردن، بطوربرجسته نشان دادن, معنی sdkا، ]ici، zcp wmcت، cdoت، تcldf، owmwdh jkاdاj lcbj، fzmcfc[sتi jaاj bاbj, معنی اصطلاح سیما، چهره، طرح صورت، ریخت، ترکیب، خصوصیات نمایان کردن، بطوربرجسته نشان دادن, معادل سیما، چهره، طرح صورت، ریخت، ترکیب، خصوصیات نمایان کردن، بطوربرجسته نشان دادن, سیما، چهره، طرح صورت، ریخت، ترکیب، خصوصیات نمایان کردن، بطوربرجسته نشان دادن چی میشه؟, سیما، چهره، طرح صورت، ریخت، ترکیب، خصوصیات نمایان کردن، بطوربرجسته نشان دادن یعنی چی؟, سیما، چهره، طرح صورت، ریخت، ترکیب، خصوصیات نمایان کردن، بطوربرجسته نشان دادن synonym, سیما، چهره، طرح صورت، ریخت، ترکیب، خصوصیات نمایان کردن، بطوربرجسته نشان دادن definition,